| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
جواب اين سوال بسيار مهم است. چون نه تنها نشان مي دهد كه چرا فقرا كمتر به آينده فكر مي كنند، بلكه دليل اصلي ماندگاري فقرا در دام فقر نيز تا حدودي به اين موضوع وابسته است.
جواب اين سوال در كتاب Poor Economics يا اقتصاد فقير به شرح زير بيان شده است.
كتاب به اين داستان اشاره مي كند كه بسياري از فقراي صحرا يا كنيا در آفريقا، مي توانند باپرداخت تنها ١٠ دلار، "پشه بند" خريداري كنند و شبها فرزندانشان از گزند مالاريا، در امان باشند. ولي عده كمي از مردم حاضر به پرداخت اين مي شدند! حتي در مقطعي اين پشه بند ها به صورت رايگان در اختيار فقرا قرار مي گرفت. ولي باز برخي، اينها را براي استفاده هاي متفرقة تهيه مي كردند و نه استفاده بابت جلوگيري از گزند پشه مالاريا..!
مساله خيلي ساده است؛
"..فقرا به قدري درگير مشكلات امروزشان هستند، كه ذهن آنها ديگر ظرفيتي براي انديشيدن به آينده ندارد..."
دقيقا مثل برخي ضرب المثل ها"... طرف شيش اش گروه هشت اش است.."
تا زماني كه نتوانيم حداقل حاشيه امنيت را از نظر " درآمد" و " مهارت" و "شغل" براي جامعه فقير ايجاد كنيم، اين امكان وجود دارد كه حتي منابع كمكي، فقط صرف مشكلات موجود فقر شود و فقير(فقرا) در دام فقر باقي بمانند.
براي خروج از دام فقر، يك نيروي بيروني مي تواند با انرژي مضاعف، دام و چرخه منفي فقر را (حتي به صورت مقطعي) بشكند و فرصتي براي آموزش، كسب مهارت و سرمايه گذاري براي آينده فراهم كند.
ابراهيم نژاد